رشت زلزله میاد، رشتیه میره بالای سر جنازه زنش ومیگه فقط دیوار روت نخوابیده بود که اونم خوابید.
رشتیه پای کامپیوتر جو میگیرتش زنشو (سند تو ال) میکنه
به رشتیه میگن بگو به جون زن و بچم .
میگه: به جون رشت و حومه.
چوپان دروغگو می میره تو قبر میپرسن اسمت چیه؟میگه دهقان فداکار
بچه هه به دنیا میاد یه دستش مشت بوده مشتشو باز می کنن می بینن توش قرص ضد حاملگیه!
میدونی معنی کلمه ی love چیه؟
l : لایق دوست داشتن بودن
o:امیدوار بودن به اینده ای روشن
v : وفا دار بودن در عشق
e: انرزی هسته ای حق مسلم ماست
به رشتیه میگن نظرت در مورد انرژی هسته ای چیه؟
میگه : انرژی هسته ای مثل ناموس می مونه که استفاده صلح امیزش حق مسلم همه ی ماست.
به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟
میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی.
غضنفر تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟
میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی.
غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.
به یارو میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه ای بابا.کی میاد زنش رو بده به ما؟
یارو کفترشو گم میکنه تو روزنامه اگهی میده بیوه بیوه.......
یارو میره بازار کدو بخره در مغازه که میرسه اسم کدو رو یادش میره میگه: ببخشید اقا گلابی خانواده دارید؟؟؟
غضنفر میمیره میره اون دنیا، ازش میپرسن چی شد مردی؟ میگه داشتم شیر میخوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست
به بگور برره میگن یه شعراز خودت در وکن میگه:
دیشب در ماه روی تو را دیده بیدم انگار که ، فضانوردها در ماه ریده بیدند. خوب بید
رشتیه میره خونشون چراغ و روشن میکنه میبینه یکی رو زنش خوابیده، ....دوباره چراغ و خاموش می کنه میگه؟جواب ابلهان خاموشیه
پسر میگه: ببخشید اسم شما چیه ؟
دختر با ادا میگه :عطر گل یاس اسمم ثریا س وبعد از پسر اسمش را می پرسد
پسر میگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه
رشتیه به دوستش میگه : خاک بر سر بی غیرتت کنن....زنم خالکوبی عکس خواهرتو رو شیکم اصغر اقا دیده!!!
رشتیه واسه اینکه به بچه محلاش ضد حال بزنه میره زن ایدزی میگیره!!!
غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!
اصفهونیه و رشتیه و ترکه با هم یه جا کار میکردن .یک روز ساعت ناهار اصفهونیه ظرف غذاشو باز میکنه میبینه قورمه سبزیه.میگه اگه فردام قورمه سبزی باشه من خودمو از این برج پرت میکنم پایین.رشتیه غذاشو باز میکنه میبینه کله ماهیه .اونم همینو میگه.ترکه ظرف غذاشو باز میکنه میبینه کوفتست .حالش بهم میخوره میگه منم اگه فردا باز تو این ظرف کوفته بود خودمو از این برج میندازم پایین.فردا هر سه نفر میان سر کار و در غذا ها رو باز میکنن و از قضا هر سه تکراری بوده و اینام خودشونو میندازن پایین.خلاصه پلیس میاد و اخر سر زن هاشونو مقصر میدونه.زن اصفهونیه میگه: من نمیدونستم .تو خونه هر وقت قورمه سبزی درست میکردیم این میخورد.زن رشتیه میگه:اووو! تو رشت همه کله ماهی میخورن من روحمم خبر نداشت این دوست نداره.زن ترکه میگه: جناب سروان به ولله من یه هفته بود خونه مادرم بودم ، این خودش وخودش غذا درست میکرد.
اگه گفتی چرا دو × دو میشه هفت؟ خب چون علم پیشرفت کرده !
اینم اثباتش:
2×2
به دوها یک رقم اضافه میکنیم
<=(2+1)×(2+1)
9=3×3
چون 2 واحد به ضریب ها اضافه کرده ایم در اخر دو واحد از حاصلضرب کم میکنیم.
=> (9-2)=2×2 => 7=2×2
رفیق غضنفر بابا ش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟اینهمه کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی.
قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم...
شاکی: بله.عین حقیقته.
قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟
یه چوب کبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره
غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!
وقتی زنت خونه نیست چه کار میکنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت
گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت
به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش
غضنفر داشت آب جوش میریخته توی باغچه! بهش میگن: چرا آب جوش میریزی تو باغچه؟؟ میگه: آخه چای کاشتم.
غضنفر میمیره، میبرنش بهشت. دو سه روز میگذره، یک روز میان ازش میپرسند که همه چی میزون هست یا نه، میگه: والله همه چیز عالیه، فقط کمی هوا سرده! میبرنش دم مرز جهنم که یخرده گرمای جهنم بخوره بهش، که گرم شه. دوباره بعد از چند روز میان میپرسند: خوب اوضاع چطوره؟
میگه: والله همهچی خوبه، ولی هنوز یه ذره سوز میاد! میگن بابا تو اصلا" لیاقت بهشت رو نداری، میندازنش تو جهنم! بعد از چند روز میان، میپرسند: خوب بالاخره گرم شدی؟ میگه: والله اینجا بهتره، ولی هنوز هم یه ذره سوز میاد! شاکی میشند میندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مرکز آتیش. چند روز میگذره ، میان بهش سر بزنن ببینیند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز میکنند، غضنفر داد میزنه: داداش اون درو ببند، یخ کردیم .
غضنفر عاشق می شه روی در خونش می نویسه بزودی در این محل جشن عروسی برگزار می شود.
دو تا ماشین با هم تصادف میکنند. افسر میاد و میپرسه: کدومتون مقصر بودید؟ غضنفر میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید .
غضنفر داشت دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم .
قزوینی ها به توالت میگن زورخونه
از یه بسیجیه می پرسن : دو خط موازی چیه ؟ میگه : دو خط موازی دو خطی هستند که هیچ گاه بهم نمیرسن ، مگر به دستور مقام معظم رهبری!
یه روز یه یاروکفتر بازه میشنوه تو قزوین کفتری هستش که با یه بال پرواز میکنه میره و اونو میخره میبره شهر ، خودشون ولی میبینه کفتره بادو بال پرواز میکنه شاکی میشه برمیگرده قزوین پیش فروشندش میگه عوضی ، این که درست پرواز میکنه !!! یارو میگه بالام جان اینجا گزوینه و این کفترم از ترس کونش یه بالشو ، میگیره در کونش و پرواز میکنه .
به یارو میگن یک جمله بگو توش 6 تا بیل داشته باشه میگه: والا نمیدانم هابیل با بیل قابیلو کشت یا قابیل با بیل هابیلو کشت
یه روز یه غضنفر تو جوی اب تف میکنه... میدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره
یه روز غضنفر به زنش میگه بیا هر پنجشنبه بریم پیتزایی بعد زنش میگه نه پنجشنبه دیره بیا هر دوشنبه بریم
غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت
یارو تو قزوین بوده پولش افتاده بوده زمین....ولی دولا نمیشده برش داره ، یه پیرمرده میاد بهش میگه بالام جان را پولتو بر نمیداری...؟؟ یارو میگه: بابا اینجا قزوینه...خطرناکه...پیرمرده میگه: نه بابا این حرفا ماله قدیمه...اینجا عوض شده. یارو میگه راستی؟؟؟پیر مرده میگه: آره بابا
یارو تا دولا میشه پولشو برداره پیرمرد ..................یارو شاکی میشه میگه:مرتیکه عوضی مگه نگفتی اینجا عوض شده... این کارا ماله قدیمه؟؟؟؟ پیر مرد میگه: خوب بالام جان منم ماله قدیمم دیگ
شهرداری قزوین تو پارکاش تابلو زده نوشته لطفا گل بچینید
یارو پا میشه میره حرم امام رضا، میگه امام رضا جان؟ تو با این همه طلا چرا آخه هشتم شدی؟
میدونی رشتیا به بچه اولشون چی میگن؟ مرحمتی دوستان! به بچه دوم چطور؟ دوستان مارو شرمنده کردن! به بچه سوم؟ دوستان دیگه شورشو درآوردن!
به یه یارو میگن یه حدیث بگو، میگه ابدو بدوووووو دووووو دووووو لا لااااااا، میگن این چه حدیثی بود؟ میگه این حدیث از حضرت علی اصغر روایت شده.
یه روز رشتیه با یه ترکه با یه امریکای با یه آبادانی با یه مکزیکی با من تصمیم گرفتیم تو رو سر کار بزاریم که گذاشتیم .
قزوینیه میره بیمارستان یه بچه رو تو الکل میبینه میگه خانم ببخشید این کون ترشی ها چند ؟!
عید مبعث مبارک باد
انجمن رویت ماه اردبیل
آخوند و میزارن داور بازی فوتبال
بازی شروع میشه علی دایی یه شوت میزنه میره بیرون . آخوند میگه گل تیم حریف میگه آخه توپ رفت بیرون آخوند میگه چون نیتش گل بود پس گل حساب میشه
یه مرده تو رستوران غذاش و می زاره روی میز و می ره دستشویی برای اینکه کسی به غذاش دست نزنه یه یادداشت می زاره کنارش که کسی به غذای من دست نزنه زیرش هم امضا می کنه قهرمان بوکس. بعد میاد می بینه غذاش نیست و جاش یه یادداشته که نوشته: من غذات و بردم. قهرمان دو !
تو قزوین پشت بچه ها نوشته :
با نگاهی به آینده درست مصرف کنیم
میدونید به فرمانده قزوینهاچی میگن ارباب حلقهها
یه بار یه ترکه تویه یک عملیات تروریستی با کایت خودشو میزنه به کاخ سفید
امار که میگیرن میبینن ۱۰۰ نفر کشته شدن
۹۹ نفر از خنده ۱ نفر هم خود ترکه
رشتیه به زنش میگه خانم جون رئیس ادارم عوض شده.یک وقت از قبلیه رو دست نخوری
ترکه میره مکه مردم طواف میکردند و لبیک می گفتند
جو میگیرتش فریاد می زنه وای خدا کشته شد
شیطون اکس میزنه
مردم رو به راه راست هدایت می کنه
آخونده توی اتوبوس کنار راننده میشینه شوخیش گل میکنه به راننده
میگه :
شما راننده ها که همیشه تو جاده هستید از کجا میدونید که بچه هاتون از خودتونن
رانندهه میگه ۲ سال صبر میکنیم اگه شبیه خودمون شد که هیچی وگرنه میفرستیمشون حوزه علمیه
مرد: قسم میخوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم
چطوری می شه گفت که تو یک پسر ایرونی هستی:
اگر که شما فروشنده ماشین باشی و در آن واحد خواننده
اگر که پشت سر خانومت با مادرت غیبت کنی
اگر که به کنسرت بری ولی هیچوقت خواننده را نبینی و همرا ه با نوشیدنی توی کریدور بایستی و دختر ها رو دید بزنی
اگر که هیچوقت حلقه عروسیت رو به دست نداشته باشی
اگر روزی 5 بسته سیگار بکشی اما به همه بگی که سیگار نمی کشی
اگر که نوشیدنی مورد علاقه تو ودکا باشه
اگر که حدود 35 سال سن داشته باشی اما روی سرت مو نباشه
اگر که همیشه برنامه تلویزیون های ایرانی رو تماشا بکنی اما همیشه از برنامه بد اونها گله داشته باشی
اگر که از کسی تقاضای ازدواج کنی و اونها بخوان بدونن که تو از خودت خونه داری
اگر همسرت رو طلاق دادی اما همچنان اجازه نمی دی که اون با کسی دیگه قرار بذاره
اکَر که در ایران مخ پزشکی هستی اما در خارج در چلو کبابی کار می کنی
اگر که 3 تا پیجر و 2 تا مبایل حمل می کنی ولی هیچ وقت کسی بهت زنگ نمی زنه
اگر که ادعا می کنی که پدرت بهترین دوست شاه بوده
اگر که خونه نداری و هنوز بی کاری اما بی .ام. و می رونی
اگر که مجبوری بیشتر از یکبار در روز اصلاح کنی
اگر که در ایران یک قهرمان 4 ستاره بودی اما حالا در واشینگتون دی سی راننده تاکسی هستی
اگر که ازت سوال کنن where are you from
و تو جواب بدی که ایتالیایی اما همچنان توی دستت تسبیح داشته باشی
اگر که اسپاگتی با ماست داشته باشی اما با قاشق به جون ته دیگ بیفتی
اگر که توی توالت آفتابه داشته باشی و اگر نه یه بطری پلاستیکی کارش و به خوبی انجام می ده
اگر که دوستاتو برای شام دعوت کنی و پیتزا سفارش بدی ولی هنوز یه مقدار برنج اضافی دم کنی
اگر که باور کنی که هیچکس بهتر از ما نمی تونه کباب درست کنه
اگر که سگ داشته باشی اما اجازه ندی که داخل خونه بیاد
اگه این مطلبو بخونی و بهت بر نخوره
یک بسیجی خونه خالی پیدا می کنه
دوست دخترش رو میبره 3 رکعت نماز جماعت می خونن
یه نفر میره تو اردبیل از عابر بانک پول برداره میبینه که عکس کون نشون میده
میره پیش رییس بانک دادو هوار میکنه
رییس میگه آقا خوب راس میگه دیگه
میگه یعنی چی آخه
میگه : خوب پول نداره میگه از کونم بیارم
به قزوینیه میگن از چیا نمیشه گذشت؟
میگه از نون تازه از تنور در اومده و کون تازه از حموم در اومده